
خلاصه کتاب این آهنگ وحشی ( نویسنده وی. ای. شواب )
کتاب «این آهنگ وحشی» اثر وی. ای. شواب، ما را به شهری دیستوپیایی به نام وریتی می برد که در آن خشونت و جنایت، هیولاهایی با نام کورسای، کالامیتس و سانگز را متولد می کند. این رمان فانتزی تاریک، داستان کیت هارکر، دختر یک سردمدار ستمگر، و آگوست فلین، یک هیولای سانگز حساس را روایت می کند که هویت انسانی خود را زیر سؤال می برد و در تلاش برای بقا و یافتن جایگاه خود در دنیایی پر از تهدید، مسیرهایشان به هم گره می خورد.
«این آهنگ وحشی» (This Savage Song) اولین جلد از مجموعه «هیولاهای وریتی» (Monsters of Verity) است و به دلیل نوآوری در دنیاسازی، شخصیت پردازی عمیق و طرح داستانی پرکشش، جایگاه ویژه ای در ادبیات فانتزی معاصر دارد. این کتاب نه تنها خواننده را درگیر یک داستان پرماجرا می کند، بلکه او را به تأمل درباره ماهیت انسانیت، اخلاق و انتخاب ها در جهانی خاکستری وادار می سازد. در این مقاله، به بررسی جامع این اثر می پردازیم.
آشنایی با خالق اثر: وی. ای. شواب
ویکتوریا وی. ای. شواب (V. E. Schwab) یکی از برجسته ترین نویسندگان ژانر فانتزی و علمی-تخیلی معاصر است که با خلق دنیاهای پیچیده و شخصیت های چندوجهی، طرفداران زیادی در سراسر جهان پیدا کرده است. سبک نوشتاری او با تمرکز بر توسعه شخصیت ها، دنیاسازی غنی و کاوش در مفاهیم عمیق انسانی شناخته می شود.
شواب در آثارش اغلب به مرزهای باریک بین خیر و شر، انسانیت و هیولایی بودن می پردازد و داستان هایی خلق می کند که هم از نظر اکشن و ماجراجویی جذاب هستند و هم از نظر فلسفی، خواننده را به چالش می کشند. از جمله آثار برجسته دیگر او می توان به مجموعه های «سایه های جادو» (Shades of Magic) و «آرشیو» (The Archived) و همچنین رمان های مستقل مانند «زندگی نامرئی ادی لارو» (The Invisible Life of Addie LaRue) اشاره کرد که هر کدام به نوبه خود تحسین منتقدان و خوانندگان را برانگیخته اند. توانایی شواب در تلفیق عناصر فانتزی تاریک با لحظات تأمل برانگیز و پرسش های اخلاقی، او را به صدایی منحصر به فرد در ادبیات مدرن تبدیل کرده است.
دنیای وریتی سیتی: جایی که گناهان موسیقی می شوند
داستان «این آهنگ وحشی» در بستر شهری پساآخرالزمانی به نام وریتی سیتی روایت می شود. این شهر که پس از یک فاجعه بزرگ به دو منطقه مجزا تقسیم شده، به دلیل ارتباط عجیب بین خشونت انسان ها و تولد موجودات ماوراءالطبیعه، به مکانی خطرناک و بی رحم تبدیل شده است. وریتی سیتی نمادی از تمدنی فروپاشیده است که در آن نظم و قانون انسانی جای خود را به حکمرانی هیولاها و زورگویی داده است.
منشأ این هیولاها، اعمال خشونت آمیز انسان هاست. هرچه خشونت بزرگ تر و فاجعه بارتر باشد، هیولای متولد شده نیز قدرتمندتر و مخرب تر خواهد بود. این ایده، هسته مرکزی و خلاقانه دنیاسازی شواب را تشکیل می دهد و مرزهای اخلاقی را محو می کند. سه نوع اصلی از این هیولاها در شهر وریتی وجود دارند:
کورسای (Corsai)
این هیولاها از اعمال خشونت آمیز کوچک تر و جنایات فردی مانند دزدی یا ضرب و شتم متولد می شوند. کورسای ها موجوداتی سایه سان، سریع و نسبتاً ضعیف هستند که در تاریکی پنهان می شوند و قربانیان خود را از بین می برند. آن ها نمادی از سایه های پنهان شرارت های روزمره هستند که در پس کوچه های شهر کمین کرده اند.
کالامیتس (Kallamites)
کالامیتس ها هیولاهای غول پیکر و قدرتمندی هستند که از فجایع بزرگ تر و اعمال خشونت بار گسترده تر، مانند بمب گذاری یا کشتار، پدید می آیند. آن ها تخریب گر و سرسخت اند و حضورشان نشانه ای از زخم های عمیق و التیام ناپذیری است که بر پیکره شهر و جامعه وارد آمده است. کالامیتس ها نمادی از خشونت سازمان یافته و گسترده اند.
سانگز (Sunai)
سانگزها کمیاب ترین و در عین حال خطرناک ترین نوع هیولاها هستند که از کشتارهای جمعی و فجایع انسانی در مقیاس وسیع متولد می شوند. این هیولاها برخلاف دو نوع دیگر، ظاهری انسانی دارند و با موسیقی خاصی که از روح خود ساطع می کنند، می توانند روح انسان ها را ببلعند. سه سانگز اصلی در داستان وجود دارند که یکی از آن ها شخصیت محوری آگوست فلین است. سانگزها نمادی از خشونت بی رحمانه و سیستماتیک هستند که حتی می توانند در ظاهری فریبنده، عمیق ترین آسیب ها را وارد کنند.
شهر وریتی به دو منطقه اصلی تقسیم شده است: منطقه شمالی که تحت کنترل کالوم هارکر (پدر کیت) و ارتش لژیون او قرار دارد. هارکر با سوءاستفاده از ترس مردم و با وعده حفاظت، بر شهر حکمرانی می کند و حتی هیولاها را برای حفظ قدرت خود کنترل می کند. منطقه جنوبی تحت کنترل برادران فلین است که خودشان از نوع سانگز هستند و تلاش می کنند تا هیولاهای خود را کنترل کرده و نوعی از نظم را برقرار سازند. این تقسیم بندی، تنش دائمی بین دو منطقه و دو دیدگاه متفاوت درباره مدیریت هیولاها و بقای انسانیت را به تصویر می کشد.
شخصیت های محوری: انسان و هیولا در جستجوی هویت
در قلب «این آهنگ وحشی»، دو شخصیت اصلی قرار دارند که هر یک به نوعی درگیر نبردی درونی و بیرونی برای بقا و درک هویت خود هستند. این شخصیت پردازی دقیق و پرعمق، یکی از نقاط قوت اصلی رمان به شمار می رود.
کیت هارکر (Kate Harker)
کیت، دختر کالوم هارکر، رهبر خودکامه و بی رحم منطقه شمالی وریتی سیتی است. او دختری سرکش، مصمم و جسور است که پیوسته در تلاش برای اثبات خود به پدرش است. پدرش که به هیولاها به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت خود نگاه می کند، هیچ جایگاهی برای کیت قائل نیست و او را در سایه خود نگه می دارد. کیت آرزو دارد به لژیون (ارتش پدرش) بپیوندد و از این سایه رها شود، اما در اعماق وجودش، از روش های پدرش بیزار است و می خواهد راهی متفاوت برای مبارزه با شر بیابد. او با تعارض درونی شدیدی روبرو است: آیا او واقعاً یک شرور است که از خونریزی لذت می برد، یا در تلاش برای یافتن هویت و اخلاقیات خود در دنیایی تاریک و بی رحم است؟ کیت نمادی از مقاومت در برابر میراث خانوادگی و تلاش برای تعریف خود در برابر انتظارات بیرونی است.
آگوست فلین (August Flynn)
آگوست یکی از سه سانگز (هیولاهای موسیقی محور) است که از کشتارهای جمعی متولد شده اند. او در منطقه جنوبی وریتی، تحت سرپرستی برادرانش، زندگی می کند. برخلاف سایر هیولاها، آگوست بسیار حساس، آرام و درگیر ماهیت هیولایی خود است. او تلاش می کند تا «انسان» باشد و میل ذاتی خود به بلعیدن روح انسان ها را با نواختن موسیقی و کمک به مردم کنترل کند. آگوست با تعارض درونی عمیقی دست و پنجه نرم می کند: هویت هیولایی او، که همواره او را به سوی خشونت سوق می دهد، در تضاد با تلاش او برای همدردی، محافظت از انسان ها و درک ارزش های اخلاقی قرار دارد. او از خود می پرسد که آیا می توان هیولا بود و در عین حال انسانیت را حفظ کرد؟ آگوست نمادی از مبارزه برای خیر در شرایطی است که ماهیت وجودی فرد به شر آغشته شده است.
خلاصه داستان: سیمفونی مرگ و امید
داستان «این آهنگ وحشی» با معرفی دنیایی که در آن خشونت، هیولا خلق می کند و انسان ها در دو سوی یک شهر پاره پاره، هر یک به روش خود با این تهدید مقابله می کنند، آغاز می شود. سرنوشت کیت و آگوست در این بستر پرآشوب به هم گره می خورد و آن ها را در مسیر دشواری از کشف خود و مبارزه برای بقا قرار می دهد.
بند اول: آغاز تنش و یک بازی خطرناک
کیت هارکر، دختر کالوم هارکر، پس از اخراج از شش مدرسه مختلف، به دلیل رفتارهای سرکشانه اش، به خانه بازمی گردد. او به دنبال اثبات خود به پدرش است و تصمیم می گیرد در مدرسه ای که گفته می شود آگوست فلین در آن حضور دارد، با او روبرو شود. کیت می خواهد خود را در دنیای پدرش که پر از خشونت و قدرت است، تثبیت کند و در این مسیر، حتی حاضر است دست به اعمالی بزند که از نظر اخلاقی محل تردید هستند. پدرش او را به مدرسه ای در منطقه جنوبی می فرستد که آگوست، تحت پوشش یک دانش آموز معمولی، در آنجا حضور دارد.
آگوست، به عنوان یکی از سه هیولای سانگز، وظیفه دارد برادرش را زیر نظر بگیرد و هیولاهای دیگر را که در شهر ظاهر می شوند، شکار کند. ورود کیت به مدرسه، تعادل ظریف زندگی آگوست را به هم می زند. اولین برخوردهای آن ها با تردید، سوءظن و رقابت آغاز می شود. کیت به آگوست اعتماد ندارد و او را یک تهدید بالقوه می بیند، در حالی که آگوست با وجود هیولایی بودن، سعی دارد انسانیت خود را حفظ کند و از کیت فاصله بگیرد. این آغاز یک رابطه پیچیده و پر از چالش است.
بند دوم: حقیقت های آشکار و اتحاد ناخواسته
همزمان با افزایش تنش ها و حملات هیولاها در شهر، هویت واقعی آگوست برای کیت آشکار می شود. این کشف، شوک بزرگی برای کیت است، اما در عین حال او را وادار می کند تا دیدگاه خود را نسبت به هیولاها و مرزهای بین انسان و هیولا بازتعریف کند. با پیشرفت داستان، کیت متوجه نقش پشت پرده پدرش، کالوم هارکر، در ایجاد و کنترل هیولاها برای حفظ قدرت خود می شود. او درمی یابد که پدرش نه تنها یک محافظ نیست، بلکه یک عامل اصلی در ایجاد هرج و مرج و خونریزی است.
آگوست نیز با فشار روانی فزاینده ای برای کنترل غرایز هیولایی خود روبرو است، به خصوص در کنار کیت که حضورش احساسات او را برانگیخته می کند. حوادث و تهدیدات متعدد در شهر، کیت و آگوست را مجبور به همکاری می کنند. آن ها برای فرار از دست هیولاها، کشف توطئه های پنهان و مقابله با تهدیدات مشترک، باید به یکدیگر اعتماد کنند، حتی اگر این اعتماد برایشان سخت باشد. این اتحاد ناخواسته، نقطه عطفی در روابط آن ها و آغاز درک متقابل از یکدیگر است.
مرز بین انسانیت و هیولایی بودن، نه با خون که با انتخاب ها ترسیم می شود.
بند سوم: نبرد برای بقا و کشف انسانیت
کیت و آگوست در تعقیب و گریزهای متعدد در سراسر شهر وریتی قرار می گیرند. آن ها با تهدیدات بی شماری از هر دو سوی درگیری، یعنی هیولاهای تحت کنترل کالوم هارکر و همچنین هیولاهایی که از کنترل خارج شده اند، مواجه می شوند. این چالش ها، پیوند بین آن ها را تقویت می کند. هر چه بیشتر با هم مبارزه می کنند، بیشتر به یکدیگر اعتماد می کنند و از تنهایی مشترک خود آگاه می شوند.
در این مراحل، کیت و آگوست به تدریج پیوندی عمیق برقرار می کنند. آن ها درمی یابند که علیرغم تفاوت هایشان – یکی انسان و دیگری هیولا – هر دو در تلاش برای یافتن جایگاه خود در دنیایی بی رحم هستند. درک متقابل از تنهایی و تفاوت، به آن ها اجازه می دهد تا از دیدگاه یکدیگر به دنیا نگاه کنند و معنای واقعی انسانیت را کشف کنند. اوج داستان، رویارویی نهایی کیت و آگوست با کالوم هارکر است. این نبرد نه تنها برای بقا، بلکه برای افشای کامل نقشه های شیطانی هارکر و رهایی شهر از ظلم اوست.
بند چهارم: پایان یک فصل، آغاز یک نبرد جدید
نتیجه درگیری با کالوم هارکر، پیامدهای عمیقی برای کیت، آگوست و شهر وریتی به همراه دارد. بدون افشای جزئیات کامل پایان داستان برای حفظ هیجان خواننده، می توان گفت که این رویارویی، تغییرات اساسی در دینامیک قدرت شهر و همچنین در شخصیت های اصلی ایجاد می کند. کیت و آگوست هر دو متحول شده و درک عمیق تری از خود و جهان اطرافشان پیدا می کنند.
کتاب «این آهنگ وحشی» با پایانی معلق، اما رضایت بخش به اتمام می رسد که نه تنها داستان جلد اول را به نتیجه می رساند، بلکه نشان دهنده ادامه داستان و نبردهای بزرگتر در آینده است. این پایان بندی، خواننده را برای مطالعه جلد دوم، «همانند تاریکی استخوان های ما» (Our Dark Duet) مشتاق می سازد و به او این پیام را می دهد که جنگ برای انسانیت و بقا، هنوز به پایان نرسیده است.
تم ها و مفاهیم عمیق این آهنگ وحشی
رمان «این آهنگ وحشی» فراتر از یک داستان فانتزی اکشن محور است و به کاوش در تم ها و مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی می پردازد که آن را به اثری قابل تأمل تبدیل می کند:
تعریف انسان و هیولا
شاید برجسته ترین تم کتاب، پرسش درباره مرز باریک بین انسانیت و هیولایی بودن باشد. شواب به چالش می کشد که آیا هیولاها واقعاً فقط موجودات شرورند یا می توانند وجوه انسانی داشته باشند و آیا انسان ها با اعمالشان می توانند به هیولا تبدیل شوند؟ آگوست، یک هیولای سانگز، پیوسته در تلاش برای حفظ انسانیت خود است، در حالی که کالوم هارکر، یک انسان، با اعمالش به مراتب هیولاتر از بسیاری از موجودات ماوراءالطبیعه است. این کتاب نشان می دهد که ماهیت واقعی یک فرد، نه در ظاهرش، بلکه در انتخاب ها و اعمالش نهفته است.
اخلاق و بقا
داستان در دنیایی روایت می شود که قوانین اخلاقی روشن وجود ندارد. شخصیت ها در موقعیت های دشواری قرار می گیرند که باید بین آنچه درست است و آنچه برای بقا لازم است، انتخاب کنند. این تم به خواننده نشان می دهد که در شرایط افراطی، مرزهای اخلاقی چگونه محو می شوند و چگونه انسان ها برای حفظ خود یا عزیزانشان، حاضر به انجام چه کارهایی می شوند.
موسیقی و خشونت
این تم، محور اصلی داستان است. در وریتی، خشونت موسیقی تولد هیولاهاست. اما موسیقی برای آگوست، هم منبع قدرت و هم ابزاری برای کنترل غرایزش است. او با موسیقی، روح انسان ها را می بلعد، اما در عین حال با نواختن آن سعی در آرام کردن خود و مهار طبیعت هیولایی اش دارد. این تناقض، نقش دوگانه موسیقی را به عنوان نیرویی مخرب و در عین حال شفابخش نشان می دهد.
میراث و تقدیر
کیت هارکر و آگوست فلین هر دو با میراث خانوادگی خود دست و پنجه نرم می کنند. کیت فرزند یک سردمدار ستمگر است و آگوست یک هیولای متولد شده از خشونت. هر دو باید تصمیم بگیرند که آیا تسلیم سرنوشتی می شوند که برایشان رقم خورده یا راه خود را پیدا می کنند. این تم به معنای آزادی انتخاب و قدرت اراده در برابر جبر محیط و وراثت می پردازد.
تنهایی و پیوند
کیت و آگوست هر دو در دنیای خود تنها هستند. کیت از سوی پدرش طرد شده و آگوست به دلیل ماهیت هیولایی اش از انسان ها جداست. پیوندی که بین این دو شکل می گیرد، نشان دهنده قدرت ارتباط انسانی (حتی بین انسان و هیولا) در غلبه بر تنهایی و یافتن درک متقابل است. آن ها در یکدیگر، کسی را پیدا می کنند که وضعیتشان را درک می کند و این پیوند، نیروی محرکه آن ها برای مقابله با چالش هاست.
جوایز و افتخارات کتاب
«این آهنگ وحشی» به دلیل داستان پردازی خلاقانه و شخصیت پردازی قوی، مورد تحسین منتقدان و خوانندگان قرار گرفته و افتخارات متعددی کسب کرده است:
- حضور در لیست کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
- نامزد جایزه لوکاس (Locus Award) در بخش بهترین رمان فانتزی در سال ۲۰۱۷
- برگزیده بهترین رمان سال در سایت آمازون
چرا این آهنگ وحشی ارزش خواندن دارد؟
«این آهنگ وحشی» اثری است که به دلایل متعدد می تواند تجربه خواندنی عمیق و به یادماندنی برای علاقه مندان به ادبیات فانتزی و فراتر از آن فراهم آورد. یکی از دلایل اصلی، خلاقیت بی نظیر در دنیاسازی و سیستم هیولاها است. شواب با ایجاد مفهومی که در آن خشونت انسان ها منشأ تولد هیولاها می شود و هر نوع هیولا با نوع خاصی از خشونت ارتباط دارد، یک بستر داستانی کاملاً جدید و نوآورانه ارائه می دهد. این ایده نه تنها جذاب است، بلکه به خواننده فرصت تأمل در تأثیرات اعمال خود را می دهد.
دلیل دیگر، شخصیت پردازی عمیق و پرکشش کیت هارکر و آگوست فلین است. این دو شخصیت با تعارضات درونی پیچیده و مسیرهای تحول بخش خود، به خواننده اجازه می دهند تا با آن ها همذات پنداری کرده و درک عمیق تری از کشمکش های اخلاقی و وجودی آن ها پیدا کند. رابطه بین یک انسان سرکش و یک هیولای حساس، به زیبایی پرداخته شده و لایه های مختلفی از اعتماد، خیانت و همبستگی را به نمایش می گذارد.
داستان کتاب پر از تعلیق، اکشن و هیجانات روانی است. ریتم روایت، با صحنه های اکشن و لحظات آرام تر برای توسعه شخصیت ها و دنیاسازی، به خوبی تنظیم شده است. این توازن، خواننده را از ابتدا تا انتها درگیر نگه می دارد و به او اجازه نمی دهد که کتاب را کنار بگذارد. علاوه بر این، شواب به بررسی مفاهیم فلسفی و اخلاقی می پردازد که ارزش تأمل دارند، از جمله ماهیت انسانیت، تأثیر خشونت، مرزهای بین خیر و شر، و اهمیت انتخاب های فردی. این ویژگی ها باعث می شود که «این آهنگ وحشی» اثری مناسب برای دوست داران فانتزی تاریک، داستان های شخصیت محور و رمان هایی با محتوای عمیق و چالش برانگیز باشد.
نظرات خوانندگان و منتقدان
«این آهنگ وحشی» از زمان انتشار تاکنون بازخوردهای عمدتاً مثبتی را از سوی منتقدان و خوانندگان دریافت کرده است. منتقدان، قدرت نویسندگی وی. ای. شواب را در خلق دنیایی تازه و شخصیت های پیچیده تحسین کرده اند. آن ها به ویژه به ایده نوآورانه تولد هیولاها از خشونت انسانی و همچنین توانایی نویسنده در ایجاد یک تعادل ظریف بین عناصر فانتزی، ترسناک و درام اشاره می کنند.
یکی از نقدهای ستاره دار این کتاب بیان می کند: «در این کتاب اثری از اضافه گویی نیست و روایت ویکتوریا شواب با دقت در انتخاب بهترین کلمات صورت گرفته است.» (Starred Review). منتقد دیگری اظهار داشت: «فکر می کنم اثر تازه ویکتوریا شواب قرار است تمامی نوجوانان و حتی بزرگسالان را درگیر خود کند.» (Kirkus Reviews). همچنین، The Horn Book با اشاره به عمق داستان، می نویسد: «ویکتوریا شواب در دنیایی که خلق کرده است، ذات عدالت خواه انسان را مورد بررسی دقیق قرار می دهد.» این نکات، مؤید اعتبار و جذابیت این اثر در جوامع کتابخوان و ادبی است. خوانندگان نیز از غوطه ور شدن در دنیای وریتی و همراهی با کیت و آگوست لذت برده اند و ارتباط عمیقی با تم های اصلی داستان برقرار کرده اند.
آیا این آهنگ وحشی یک مجموعه است؟
بله، «این آهنگ وحشی» اولین جلد از مجموعه دو جلدی به نام «هیولاهای وریتی» (Monsters of Verity) است. این مجموعه، داستان های کیت هارکر و آگوست فلین را در دنیای وریتی سیتی ادامه می دهد و به چالش ها و رویارویی های آن ها با هیولاهای متولد شده از خشونت می پردازد.
جلد دوم این مجموعه، با عنوان «همانند تاریکی استخوان های ما» (Our Dark Duet)، ادامه مستقیم ماجراهای شخصیت ها پس از وقایع جلد اول است و به عمق بیشتری از تعارضات، رازها و مبارزات آن ها می پردازد. خوانندگان برای درک کامل سیر داستان و سرنوشت شخصیت ها، باید هر دو جلد این مجموعه را مطالعه کنند.
نتیجه گیری: نغمه ای که در ذهن می ماند
«این آهنگ وحشی» اثر وی. ای. شواب، بیش از یک رمان فانتزی صرف است؛ این کتاب یک کاوش عمیق در طبیعت انسانی، خشونت، انتخاب های اخلاقی و جستجوی هویت در دنیایی فروپاشیده است. با خلق یک دنیای بی نظیر به نام وریتی سیتی و معرفی هیولاهایی که از گناهان انسان متولد می شوند، شواب داستانی را ارائه می دهد که هم از نظر بصری و هیجان انگیز بودن جذاب است و هم از نظر فکری، خواننده را به تأمل وامی دارد.
شخصیت پردازی استادانه کیت هارکر و آگوست فلین، به همراه تم های قدرتمندی چون مرز بین انسانیت و هیولایی بودن، اخلاق در شرایط دشوار، و قدرت پیوند انسانی، این رمان را به اثری برجسته و به یادماندنی تبدیل کرده است. «این آهنگ وحشی» نغمه ای است که مدت ها پس از ورق زدن آخرین صفحه، در ذهن خواننده طنین انداز می شود و او را به فکر وا می دارد که در دنیایی که ما خلق کرده ایم، چه چیزهایی ما را انسان نگه می دارد و چه چیزهایی ما را به هیولا تبدیل می کند. تجربه مطالعه این کتاب، برای هر علاقه مند به ادبیات فانتزی تاریک و داستان های عمیق، غنی و الهام بخش خواهد بود.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب این آهنگ وحشی (V.E. Schwab) | کامل و جامع" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب این آهنگ وحشی (V.E. Schwab) | کامل و جامع"، کلیک کنید.