حال فارغ از اتاق تبلیغات جنگ که نوعا تحلیل را کمرنگ می کند، باید به این موضوع اندیشید که بعد از ۷ اکتبر که قریب به ۱ سال از آن می گذرد چگونه می توان هم از محل سکونت هنیه در تهران خبر داشت و هم از محل جلسه ی سران مستشاران نظامی ایران در خاک سوریه و هم از محل جلسه ی حزب الله آن هم با آن درجه از شدت رعایت موارد امنیتی و در این بین ترور های این مدت از سران حزب الله و حماس را هم به آن بیفزاییم تا معلوم شود بعید است نیروهای امنیتی اسرائیل از قصه ی ۷ اکتبر هم بی خبر بوده باشند.
اگر این تحلیل و فرض را بتوان به عقل سلیم مربوط دانست حال باید دید که این عملیات چگونه و به چه نیتی برنامه ریزی و اجرا شده که هم ایران و هم حزب الله با رویکرد های جنگ گریزانه ی خود بارها از عدم اطلاع از آن نیز دم زده اند و مسیری را در این یکسال طی کرده اند که نمی خواهند وارد جنگ تمام عیار با رژیم کودک کش صهیونیستی شوند.
رژیم صهیونیستی نشان داد که هیچ جلوداری ندارد و اتفاقا از همه ی حمایت های پیدا و پنهان قدرتهای دیگر هم برخوردار است. حقوق بشر و کنوانسیونهای بین الملل هم نمی توانند جلوی این جنایتها را بگیرند و از حقیقت ماجرا تا واقعیت موجود راه بسیار است. حال با این شرایط و رویکردهای علنی بیان شده ماجرای ۷ اکتبر و عملیات آن را چگونه باید تحلیل نمود؟ آیا می توان سیستم امنیتی و عوامل روسیه را در این کارزار نادیده گرفت؟ آیا می توان از نفوذ سرمایه داران یهودی در غرب و شرق چشم پوشی کرد؟ آیا می توان هند را در این میان از قلم انداخت؟ در این بین صرفا مسلمانان خون داده اند و کودک و زنانشان شهید شده اند. هرچند نفوذ رسانه های غربی و عوامل نفوذی شان چنان قلب واقعیت می کنند که برخی جوانان جای قاتل و مقتول را اشتباه می گیرند. و البته این در تاریخ بارها تکرار شده است. هم علی علیه السلام را در محراب که شهید کردند بیان شد مگر او نماز می خواند و هم حسین علیه السلام را که قطعه قطعه نمودند مردم جشن گرفتند و درک نکردند که آسمان تیره شده برای چیست…
القصه ، اگر از تاریخ درس نگیریم مدام محکوم به تجربه ی تکرار شدنی آن خواهیم بود.
نصرالله ، آن شهید مبارز که تمام عمر خود را صرف مقابله با تاریک ترین نقطه ی بشریت کرده بود در این میان جنگ طلب و تروریست و خشونت طلب معرفی می گردد و چه خطرناک است وقتی ما در این سرعت رسانه ها نتوانیم درست تحلیل کنیم و در قسمت درست تاریخ بایستیم. دردناک است که کشتارهای تاریخی این رژیم را به بهانه های واهی فراموش کنیم و این قوم نژاد پرست و خود برتر بین را به واسطه ی تحلیل های داروینی مظلوم تصور کنیم. عقل برای تحلیل نیاز به صبوری دارد و رسانه آنچه را هدف قرار می دهد همان صبوری است. در عصر سرعت و رسانه و انفجار اطلاعات عقل را قربانی نکنیم.
شناخت حق نسبی است اما حق ، باطل نیست
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "شناخت حق نسبی است اما حق ، باطل نیست" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "شناخت حق نسبی است اما حق ، باطل نیست"، کلیک کنید.