برنامه های اولیه ساخت امپایر استیت | طراحی و مراحل اولیه

برنامه های اولیه ساخت امپایر استیت | طراحی و مراحل اولیه

برنامه های اولیه ساخت امپایر استیت

برنامه های اولیه ساخت امپایر استیت شامل فرایندهای پیچیده تصمیم گیری، رقابت برای کسب عنوان بلندترین برج جهان، انتخاب معماران برجسته، نوآوری های طراحی برای غلبه بر محدودیت های قانونی و تأمین مالی عظیم در دوران رکود بزرگ اقتصادی بود. این مراحل بنیادهای مهندسی و معماری بی سابقه ای را برای یکی از نمادین ترین سازه های جهان پی ریزی کرد.

ساختمان امپایر استیت در قلب منهتن نیویورک، نه تنها یک آسمان خراش است، بلکه نمادی جهانی از جاه طلبی انسانی و نبوغ مهندسی به شمار می رود. این سازه عظیم، از زمان افتتاح در سال ۱۹۳۱، همواره مورد توجه مهندسان، معماران، مورخان و عموم مردم بوده است. درک فرایند شکل گیری و برنامه ریزی های اولیه این شاهکار معماری، که منجر به ساخت آن شد، اهمیت فراوانی دارد. این مقاله به بررسی عمیق و تخصصی ایده های بنیادین، چالش های طراحی، تصمیمات کلیدی و عوامل تأثیرگذار در مراحل ابتدایی پروژه امپایر استیت می پردازد تا تصویر جامع و دقیقی از چگونگی تولد این نماد بلندپروازی ارائه دهد.

پیش زمینه های ساخت: از هتل والدورف-آستوریا تا زمین خالی

میراث زمین و پایان یک عصر

زمینی که بعدها میزبان ساختمان امپایر استیت شد، دارای تاریخچه ای غنی و طولانی است. این قطعه زمین در سمت غربی خیابان پنجم، بین خیابان های ۳۳ و ۳۴ غربی منهتن، از اواسط دهه ۱۸۲۰ میلادی در مالکیت خانواده بانفوذ آستور بود. در سال ۱۸۹۳، ویلیام والدورف آستور، نوه جان جیکوب آستور پدر، هتل والدورف را در این مکان بنا نهاد. چهار سال بعد، پسرعمویش، جان جیکوب آستور چهارم، هتل ۱۶ طبقه ای آستوریا را در مجاورت آن افتتاح کرد. این دو بخش، در مجموع با ۱۳۰۰ اتاق خواب، هتل والدورف-آستوریا را به بزرگترین هتل جهان در آن زمان تبدیل کردند.

تا دهه ۱۹۲۰، هتل والدورف-آستوریا به دلیل قدمت و فرسودگی، جذابیت اولیه خود را از دست داده بود. همزمان، مرکز ثقل زندگی اجتماعی و شیک نیویورک به سمت شمال شهر منتقل شده بود و بسیاری از فروشگاه های مجلل در خیابان پنجم، شمال خیابان ۳۴، شروع به فعالیت کرده بودند. این تغییرات موجب شد تا خانواده آستور تصمیم به ساخت هتلی جدید در پارک اونیو بگیرند و در نتیجه، زمین هتل والدورف-آستوریا در سال ۱۹۲۸ به شرکت مهندسی Bethlehem Engineering Corporation به قیمت ۱۴ تا ۱۶ میلیون دلار فروخته شد. هتل قدیمی در تاریخ ۳ می ۱۹۲۹ برای همیشه بسته شد و آماده تخریب گشت.

تلاش های اولیه و انتقال مالکیت

شرکت Bethlehem Engineering Corporation در ابتدا قصد داشت یک ساختمان اداری ۲۵ طبقه در محل هتل والدورف-آستوریا بسازد. رئیس این شرکت، فلوید دی. ال. براون، مبلغ ۱۰۰ هزار دلار از یک میلیون دلار پیش پرداخت مورد نیاز برای آغاز ساخت و ساز را پرداخت کرد، با این وعده که مابقی آن را بعداً تسویه خواهد کرد. اما براون مبلغ ۹۰۰ هزار دلار باقی مانده را از یک بانک قرض گرفت و نتوانست بدهی خود را بازپرداخت کند.

پس از آنکه براون در تأمین مالی بیشتر ناکام ماند، زمین به Empire State Inc. فروخته شد. این گروه جدید متشکل از سرمایه گذاران ثروتمندی چون لوئیس جی. کافمن، الیس پی. ایرل، جان جی. راسکوب (مدیر اجرایی سابق جنرال موتورز)، کلمن دو پونت و پیر اس. دو پونت بود. آلفرد ای. اسمیت، فرماندار سابق نیویورک و نامزد ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۹۲۸ که کمپین انتخاباتی او توسط راسکوب مدیریت شده بود، به عنوان رئیس این شرکت منصوب شد. این گروه همچنین قطعات زمین مجاور را نیز خریداری کرد تا بتواند مساحت مورد نیاز ۲ جریب (۰.۸ هکتار) برای پایه ریزی ساختمان را فراهم آورد. زمین تجمیع شده ابعادی معادل ۱۳۰ متر عرض و ۶۱ متر طول داشت. تشکیل کنسرسیوم Empire State Inc. در اوت ۱۹۲۹ به اطلاع عموم رسید و اسمیت همزمان از ساخت یک ساختمان ۸۰ طبقه در این محل خبر داد که قرار بود بلندترین ساختمان موجود در جهان باشد.

تولد یک ایده: بازیگران اصلی و اهداف بلندپروازانه

تشکیل Empire State Inc. و رهبری آلفرد ای. اسمیت

تشکیل شرکت Empire State Inc. نقطه عطفی در تاریخچه ساختمان امپایر استیت بود. این شرکت که از جمعی از برجسته ترین سرمایه گذاران و چهره های اقتصادی آن دوران شکل گرفته بود، رهبری خود را به دست آلفرد ای. اسمیت، فرماندار سابق نیویورک و شخصیتی کاریزماتیک سپرد. حضور اسمیت نه تنها اعتبار سیاسی به پروژه می بخشید، بلکه او را در مرکز توجهات رسانه ای قرار می داد و به عنوان سخنگوی اصلی و نماد پروژه شناخته می شد. نقش او در جمع آوری سرمایه و جلب حمایت های عمومی بسیار حیاتی بود. جان جی. راسکوب، مغز متفکر و مدیر اجرایی سابق جنرال موتورز، همراه با دیگر سرمایه گذاران قدرتمند مانند برادران دو پونت، نیروی محرکه مالی و استراتژیک این پروژه عظیم بودند.

جاه طلبی بی سابقه: ساخت بلندترین برج جهان

تصمیم برای ساخت بلندترین ساختمان جهان نه تنها یک هدف مهندسی بود، بلکه یک بیانیه قوی اقتصادی و نمادین در اوج رقابت های آسمان خراش سازی در نیویورک محسوب می شد. هدف، صرفاً داشتن بلندترین برج نبود، بلکه تبدیل شدن به نمادی از قدرت، پیشرفت و روحیه تسلیم ناپذیر آمریکایی در مواجهه با چالش های اقتصادی آینده بود. برای دستیابی به این هدف بلندپروازانه، گروه سرمایه گذاری اقدام به خرید و تجمیع قطعات زمین مجاور کرد تا یک پایه مستحکم و گسترده برای ساختمانی با ابعاد بی سابقه ایجاد شود. این تجمیع زمین، تضمین می کرد که ساختمان نه تنها از نظر ارتفاع، بلکه از نظر زیربنا نیز توانایی رقابت با جاه طلبی های رقبای سرسخت خود را داشته باشد.

طراحی و تکامل معماری: از طرح اولیه تا شاهکار آرت دکو

انتخاب معمار و الهامات طراحی

برای تحقق رویای ساخت بلندترین برج جهان، شرکت Empire State Inc. به دنبال معماری با تجربه و خلاق بود. در نهایت، شرکت معماری Shreve, Lamb and Harmon مسئولیت طراحی را بر عهده گرفت. ویلیام اف. لمب، معمار اصلی این پروژه، نقش محوری در شکل دهی به طرح نهایی ایفا کرد. لمب در طراحی امپایر استیت، از پروژه های قبلی شرکتش مانند ساختمان رینولدز (Reynolds Building) در وینستون-سالم، کارولینای شمالی و همچنین از طرح های معاصر مانند ساختمان دیلی نیوز (Daily News Building) که توسط ریموند هود طراحی شده بود، الهام گرفت. این الهامات، زمینه ای برای ایجاد یک طراحی نوآورانه فراهم آورد که هم به اصول مدرن پایبند بود و هم از گذشته معماری بهره می برد.

محدودیت های قانونی و نوآوری های طراحی

قانون منطقه بندی ۱۹۱۶ نیویورک (Zoning Act) تأثیر بسزایی بر فلسفه معماری آرت دکو در امپایر استیت گذاشت. این قانون با هدف تضمین رسیدن نور خورشید به خیابان ها، ساختمان ها را ملزم به عقب نشینی پلکانی (setbacks) در طبقات بالاتر می کرد. ویلیام لمب با هوشمندی این محدودیت را به یک مزیت تبدیل کرد و طرحی «مدادمانند» را از بالا به پایین طراحی نمود که در آن طبقات پایین تر بزرگتر و طبقات بالایی به تدریج کوچکتر می شدند. این روش طراحی نه تنها با قوانین مطابقت داشت، بلکه به ساختمان شکلی منحصربه فرد و چشم نواز بخشید. برنامه ریزی برای بودجه و زمان بندی ساخت امپایر استیت نیز از همان ابتدا بسیار فشرده بود. بودجه اولیه ۵۰ میلیون دلار تعیین شد و شرط اصلی این بود که ساختمان ظرف ۱۸ ماه پس از شروع ساخت، آماده بهره برداری باشد. این ضرب الاجل فشرده، نیاز به هماهنگی بی نظیر و نوآوری های مهندسی در برنامه ریزی امپایر استیت را دوچندان می کرد.

رقابت نفس گیر مسابقه به سوی آسمان

در اواخر دهه ۱۹۲۰، نیویورک شاهد رقابت ساخت بلندترین برج جهان بود که به مسابقه به سوی آسمان شهرت یافت. ساختمان کرایسلر و ساختمان ۴۰ وال استریت دو رقیب اصلی امپایر استیت بودند که هر کدام تلاش می کردند عنوان بلندترین سازه را از آن خود کنند. این رقابت به حدی شدید بود که طرح های معماری به طور مداوم برای افزایش ارتفاع و پیشی گرفتن از رقبا تغییر می کرد. طرح اولیه امپایر استیت که ۵۰ طبقه بود، به سرعت به ۶۰ و سپس ۸۰ طبقه افزایش یافت. با این حال، با افزایش ارتفاع ساختمان کرایسلر به ۱۰۴۶ فوت، معماران و سرمایه گذاران امپایر استیت مجبور به بازنگری مجدد شدند. ارتفاع ساختمان به ۸۵ طبقه و سپس به ۱۰۲ طبقه نهایی رسید. در این میان، اهمیت پنهان نگه داشتن ارتفاع نهایی از رقبا، برای حفظ عنصر غافلگیری و تضمین عنوان بلندترین برج جهان، بسیار حیاتی بود. این رقابت، نمادی از خوش بینی و پیشرفت در دوران رونق اقتصادی قبل از رکود بزرگ محسوب می شد.

رقابت برای بلندترین برج جهان در دهه ۱۹۲۰، نه تنها به افزایش ارتفاع ساختمان ها انجامید، بلکه به ۱۵ نسخه بازنگری در طرح امپایر استیت منجر شد تا هرگونه شک و تردید درباره عنوان بلندترین از بین برود.

دکل پهلوگیری کشتی های هوایی: جاه طلبی ناکام

یکی از جاه طلبانه ترین و در نهایت ناموفق ترین ایده های اولیه در تاریخچه طراحی امپایر استیت، افزودن دکل پهلوگیری کشتی های هوایی بود. این دکل ۲۲۲ فوتی (حدود ۶۸ متری) که در بالای ساختمان قرار می گرفت، نه تنها به ارتفاع نهایی برج می افزود و آن را از رقبایش متمایز می کرد، بلکه قرار بود به عنوان یک ایستگاه عملیاتی برای کشتی های هوایی عمل کند. ایده این بود که مسافران از طریق آسانسور به طبقه ۸۶ و سپس از طریق پلکان به ایستگاه پهلوگیری در طبقه ۱۰۲ (که در آن زمان طبقه ۱۰۱ نامیده می شد) منتقل شوند و از آنجا سوار کشتی های هوایی شوند. با این حال، مطالعات دقیق تر نشان داد که بادهای شدید و غیرقابل پیش بینی در ارتفاعات نیویورک، پهلوگیری کشتی های هوایی را به عملیاتی بسیار خطرناک و غیرعملی تبدیل می کرد. این ایده اگرچه از نظر فنی جذاب بود، اما به دلیل مسائل ایمنی و عملیاتی، هرگز به طور کامل محقق نشد و دکل در نهایت به عنوان پایه آنتن پخش رادیویی و تلویزیونی مورد استفاده قرار گرفت.

طرح نهایی و مشخصات کلیدی

پس از گذراندن ۱۵ نسخه بازنگری و کش و قوس های فراوان با رقبا، طرح نهایی ساختمان امپایر استیت در دسامبر ۱۹۲۹ نهایی شد. این طرح شامل یک تاج فلزی ۱۶ طبقه به ارتفاع ۲۰۰ فوت (۶۱ متر) و دکل پهلوگیری ۲۲۲ فوتی کشتی های هوایی بود. ارتفاع سقف به ۱۲۵۰ فوت (۳۸۰ متر) رسید که ساختمان را بدون در نظر گرفتن آنتن نیز به بلندترین سازه جهان تبدیل می کرد. ویلیام لمب، معمار پروژه، بودجه ثابت ۵۰ میلیون دلاری را به عنوان یکی از محدودیت های اصلی طراحی ذکر کرد. او همچنین به مشخصات داخلی مهمی اشاره کرد: عمق دفاتر نباید بیش از ۲۸ فوت (۸.۵ متر) از پنجره تا راهرو می شد تا حداکثر نور طبیعی را دریافت کنند. استفاده از سنگ آهک ایندیانا برای نمای ساختمان و ضرب الاجل فشرده ۱۸ ماهه برای تکمیل پروژه، از دیگر جزئیات حیاتی طرح نهایی بودند.

این طرح دقیق و جاه طلبانه، حاصل هماهنگی پیچیده میان دیدگاه های سرمایه گذاران، محدودیت های قانونی، و توانایی های خلاقانه و مهندسی معماران بود. هر یک از این عوامل، چالش های برنامه ریزی و طراحی امپایر استیت را تشدید می کرد، اما در نهایت منجر به خلق ساختاری شد که برای دهه ها نمادی از پیشرفت و عظمت باقی ماند.

برنامه ریزی اجرایی و تدارکات: ماشین آلات ساخت و ساز عظیم

انتخاب پیمانکاران و تأمین مالی در دوران رکود

انتخاب پیمانکاران مناسب برای پروژه ای به این بزرگی و با این ضرب الاجل فشرده، تصمیمی حیاتی بود. شرکت Starrett Brothers and Eken، متشکل از پل و ویلیام آ. استارت و اندرو جی. ایکن، به دلیل تخصص و سابقه در ساخت و سازهای سریع و عظیم، به عنوان پیمانکار اصلی انتخاب شد. پروژه عمدتاً توسط جان جی. راسکوب و پیر دو پونت تأمین مالی می شد. با این حال، نقش رکود بزرگ در ساخت امپایر استیت بسیار برجسته بود. در حالی که عملیات تخریب هتل والدورف-آستوریا در جریان بود، سقوط بازار سهام وال استریت در اکتبر ۱۹۲۹ آغازگر رکود بزرگ شد. با وجود این بحران اقتصادی، راسکوب قاطعانه از لغو پروژه خودداری کرد، زیرا زیان ناشی از لغو پروژه برای سرمایه گذاران بسیار بیشتر از ادامه آن بود. در دسامبر ۱۹۲۹، Empire State Inc. توانست وامی ۲۷.۵ میلیون دلاری از شرکت بیمه عمر متروپولیتن دریافت کند که ادامه پروژه را در دوران دشوار اقتصادی امکان پذیر ساخت.

تخریب هتل والدورف-آستوریا و آماده سازی زمین

عملیات تخریب هتل والدورف-آستوریا در تاریخ ۱ اکتبر ۱۹۲۹ آغاز شد. این فرایند بسیار دشوار بود، زیرا هتل با مصالح مستحکم تر از ساختمان های قبلی ساخته شده بود و دفع نخاله های آن نیز چالش برانگیز بود. سنگ گرانیت، تراشه های چوب و فلزات گرانبها مانند سرب، برنج و روی تقاضای زیادی نداشتند. بیشتر چوب ها به تلی از چوب در خیابان ۳۰ منتقل یا در باتلاق های اطراف سوزانده شدند. بسیاری از مواد دیگر از جمله گرانیت و برنز به اقیانوس اطلس در نزدیکی سندی هوک، نیوجرسی، ریخته شد. حفاری عمیق پی ها به عمق ۵۵ فوت (حدود ۱۷ متر) از ۲۲ ژانویه ۱۹۳۰، با شیفت های شبانه روزی ۳۰۰ کارگر در هر شیفت، آغاز شد. این کارگران بی وقفه برای ایجاد پایه های بتنی نوآورانه کار می کردند که از ستون های عظیم فولادی پشتیبانی می کردند. حفاری تا اوایل مارس تقریباً به پایان رسید و آماده سازی زمین برای آغاز رسمی ساخت و ساز فراهم شد.

استراتژی فولاد و لجستیک مواد

یکی از مهمترین نوآوری های مهندسی در برنامه ریزی امپایر استیت، استراتژی فولاد بود. ۵۷,۴۸۰ تن فولاد برای این پروژه پیش سفارش و پیش ساخته شد که بزرگترین سفارش فولاد در آن زمان بود. این پیش سفارش با پیش بینی تغییرات کدهای ساختمانی شهر نیویورک انجام شد که قرار بود به فولاد سازه ای اجازه دهد ۱۸,۰۰۰ پوند بر اینچ مربع (۱۲۰ مگاپاسکال) تنش را تحمل کند، در حالی که کد قبلی ۱۶,۰۰۰ پوند بر اینچ مربع (۱۱۰ مگاپاسکال) بود. این تغییر به معنای کاهش میزان فولاد مورد نیاز و صرفه جویی در هزینه و زمان بود. کدهای جدید در ۲۶ مارس ۱۹۳۰، اندکی قبل از شروع ساخت و ساز، توسط شهردار جیمی واکر امضا شدند.

سیستم لجستیک مواد نیز به شکلی بی سابقه طراحی شده بود. روزانه صدها کامیون مملو از مصالح ساختمانی از سراسر کشور و جهان به محل پروژه می رسیدند: سنگ آهک از ایندیانا، فولاد از پیتسبورگ، سیمان و ملات از ایالت نیویورک، مرمر از ایتالیا، فرانسه، انگلستان و سوئد. برای جلوگیری از ترافیک سنگین در خیابان ها، یک مسیر موقت برای کامیون ها بین خیابان های ۳۳ و ۳۴ ایجاد شد و مواد در طبقه اول و زیرزمین ساختمان ذخیره می شدند. میکسر بتن، قیف آجر و بالابر سنگ در داخل ساختمان تضمین می کردند که مواد به سرعت و بدون به خطر انداختن یا ناراحت کردن عموم مردم به طبقات بالا منتقل شوند. در اوج پروژه، بیش از ۲۰۰ کامیون روزانه مواد را به سایت می رساندند. یک سیستم ریلی کوچک نیز در داخل ساختمان، مواد را از انبار زیرزمین به آسانسورهای موقت حمل می کرد که سپس به طبقات مورد نظر منتقل می شدند.

گام های اولیه ساخت: شگفتی سرعت و دقت

آغاز اسکلت بندی و رکورد سرعت

نصب اولین ستون های فولادی در تاریخ ۱۷ مارس ۱۹۳۰، آغاز رسمی ساختار سازه ای ساختمان امپایر استیت را رقم زد. چهار ستون عظیم مرکزی، که قرار بود در نهایت بیش از ۴.۵ میلیون کیلوگرم وزن را تحمل کنند، در قلب سازه نصب شدند. پس از این مرحله، ساخت و ساز با سرعتی باورنکردنی پیش رفت. در یک دوره کاری ۱۰ روزه، سازندگان موفق به برپایی چهارده طبقه شدند. این سرعت بی سابقه در ساخت (که به یک طبقه در روز می رسید) نتیجه هماهنگی دقیق برنامه ریزی پروژه و تولید انبوه قطعات استاندارد مانند پنجره ها و اسپرندل ها بود. برای مثال، هنگامی که یک تأمین کننده نتوانست مرمر تیره اوته ویل را به موقع تحویل دهد، شرکت استارت از مرمر رز فاموزا از معدنی آلمانی استفاده کرد که به طور خاص برای این پروژه خریداری شده بود.

مراسم سنگ بنا و تکمیل سازه فولادی

در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۱۹۳۰، در حالی که اسکلت فولادی به سرعت در حال تکمیل بود، آلفرد ای. اسمیت در مراسمی با حضور هزاران نفر، سنگ بنای ساختمان را نصب کرد. درون این سنگ، یک جعبه یادبود قرار داده شد که حاوی اقلامی از آن دوران بود: یک نسخه از روزنامه نیویورک تایمز همان روز، مجموعه ای از اسکناس ها و سکه های ضرب شده در سال ۱۹۳۰ آمریکا، تاریخچه ای از سایت و ساختمان، و عکس هایی از افراد درگیر در ساخت و ساز. سازه فولادی در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۳۰، یعنی ۱۲ روز زودتر از موعد مقرر و تنها ۲۳ هفته پس از شروع ساخت، در ارتفاع ۱۰۴۸ فوتی (۳۱۹ متر) به پایان رسید. کارگران برای جشن گرفتن این موفقیت بزرگ، پرچمی را بر فراز طبقه ۸۶ به اهتزاز درآوردند.

نیروی انسانی: قهرمانان گمنام در ارتفاع

جمعیت کارگران و ترکیب نیروی کار

در اوج پروژه ساخت ساختمان امپایر استیت، بیش از ۳۵۰۰ کارگر به طور همزمان مشغول به کار بودند که در یک روز خاص، یعنی ۱۴ اوت ۱۹۳۰، تعداد آنها به ۳۴۳۹ نفر رسید. این نیروی کار عظیم، ترکیبی از مهاجران مختلف بود. بسیاری از کارگران ایرلندی و ایتالیایی در این پروژه مشغول به کار بودند، و همچنین اقلیت قابل توجهی از آهن سازان موهاوک از منطقه کاناواکه نزدیک مونترال در کانادا، نقش حیاتی در نصب سازه های فولادی در ارتفاعات ایفا کردند. این کارگران با مهارت و شجاعت خود، پایه های این ساختمان غول پیکر را بنا نهادند.

شرایط کاری، ایمنی و خدمات رفاهی

شرایط کار کارگران در مراحل اولیه ساخت امپایر استیت بسیار سخت و خطرناک بود. آنها در ارتفاعات سرگیجه آور و بدون تجهیزات ایمنی مدرن امروزی کار می کردند. به دلیل خطرات بالای کار در چنین ارتفاعاتی، به کارگران دستمزدی دو برابر میانگین دستمزد روزانه پرداخت می شد تا انگیزه کافی برای انجام این کار فراهم شود. برای صرفه جویی در زمان و افزایش بهره وری، کافه ها و شیر آب موقت در طبقات نیمه کاره ساختمان نصب شده بود تا کارگران مجبور نباشند برای صرف غذا یا نوشیدن آب به سطح زمین بازگردند. این امکانات رفاهی موقت، نقش مهمی در حفظ سرعت بالای ساخت و ساز داشت.

مستندسازی لویی هاین و هزینه نهایی

زندگی و کار طاقت فرسای این کارگران، به واسطه عکس های ارزشمند لویی هاین، عکاس برجسته، به ثبت رسیده است. هاین با شجاعت خود به همراه آهن سازان به ارتفاعات صعود می کرد و از کابل های جرثقیل آویزان می شد تا تصاویری بی نظیر از کار ساخت آسمان خراش ها تهیه کند. تصاویر او نه تنها مستندی تاریخی از فرایند ساخت بود، بلکه به عنوان ابزاری مهم در انتشار روزانه اطلاعیه های مطبوعاتی نیز به کار می رفت و زیبایی و خطر کار در ارتفاع را به نمایش می گذاشت. هاین هنرمندانه کارهای مدیریتی را به هنری الهام بخش تبدیل کرد. طبق گزارش های رسمی، پنج کارگر در طول ساخت و ساز جان خود را از دست دادند، هرچند برخی گزارش های غیررسمی تعداد بیشتری را ذکر کرده اند.

هزینه نهایی ساخت امپایر استیت، شامل تخریب والدورف-آستوریا، ۴۰,۹۴۸,۹۰۰ دلار بود. این مبلغ به طرز چشمگیری کمتر از بودجه اولیه ۶۰ میلیون دلاری تخمین زده شده بود.

این صرفه جویی قابل توجه، نشان دهنده مدیریت پروژه بی سابقه و برنامه ریزی اجرایی دقیق بود که پروژه را در زمان رکود اقتصادی، نه تنها به پایان رساند، بلکه با هزینه ای کمتر از حد انتظار به انجام رساند.

نتیجه گیری: از رؤیا تا واقعیت، در ۱۳ ماه

برنامه های اولیه ساخت امپایر استیت، حکایتی شگفت انگیز از بلندپروازی، نوآوری و پشتکار است که در نهایت به خلق یکی از نمادین ترین سازه های تاریخ انجامید. از ایده اولیه برای ساخت بلندترین ساختمان جهان در دل رقابتی بی سابقه، تا تصمیمات جسورانه در مواجهه با رکود بزرگ اقتصادی، هر مرحله از این پروژه با چالش های فراوانی همراه بود. رهبری قوی جان جی. راسکوب و آلفرد ای. اسمیت، طراحی نوآورانه ویلیام اف. لمب که محدودیت های قانونی را به فرصت تبدیل کرد، مدیریت پروژه بی سابقه شرکت Starrett Brothers and Eken که سرعت ساخت یک طبقه در روز را ممکن ساخت، و نیروی کار متعهد و شجاع که در شرایط دشوار فعالیت می کردند، همگی عوامل کلیدی در موفقیت این پروژه بودند.

ساختمان امپایر استیت نه تنها یک رکورد جهانی در ارتفاع به ثبت رساند، بلکه با هزینه کمتر از بودجه و در مدت زمان بی سابقه ۱۳ ماه به اتمام رسید. این برنامه ریزی های دقیق و اجرای بی نقص، تأثیری بلندمدت بر شهر نیویورک و معماری جهانی گذاشت و آن را به نمادی از امید، پیشرفت و توانایی انسان در تبدیل رویاهای بزرگ به واقعیت های ملموس بدل کرد. این سازه تا به امروز، الهام بخش نسل های متعددی از معماران، مهندسان و رویابینان در سراسر جهان باقی مانده است.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "برنامه های اولیه ساخت امپایر استیت | طراحی و مراحل اولیه" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "برنامه های اولیه ساخت امپایر استیت | طراحی و مراحل اولیه"، کلیک کنید.